پیش بینی نیاز یک جامعه به ساختمان یکی از ضروریترین اصول برنامه ریزی برای آن جامعه می باشد زیرا که ساختمان یکی از اولیه ترین نیازهای یک جامعه برای حفظ موقعیت و همپا شدن با رشد و ترقی آن جامعه می باشد اگر به تاثیر ساختمان در آموزش تولید صنعتی تولید کشاورزی خدمات امور اجتماعی امور دفاعی و از همه بالاتر به عنوان یک محیط زیست توجه شود اهمیت برنامه ریزی برای پاسخگویی به نیازهای جامعه به ساختمانهای مختلف روشن می شود .
یکی از عوامل کنترل کننده تعداد ساختمان در هر کشور صنایع تولید کننده مصالح ساختمانی می باشد که اگر همگام با نیاز جامعه نباشد موجبات رکود اقتصادی و بروز سایر عوارض اجتماعی را فراهم نموده جامعه را از رشد منطقی خود باز می دارد به دلیل اهمیت موضوع در این مقاله سعی شده است نیاز کشور را در 20 سال آینده به ساختمانهای جدید برآورد نموده بر اساس آن عوامل کنترل کننده سطح تولید ساختمان ( مصالح ساختمانی نیروی انسانی بودجه مالی ) تعیین شود سپس این میزان که نیاز واقعی کشور و جامعه می باشد با سطح فعلی تولید مقایسه و از این راه کمبودها تعیین شده است .
مدل ارائه شده در این مقاله قادر است تغییر پارامترهای اساسی برنامه ریزی دراز مدت را تحمل نماید و در مواردی هم که پارامترهایی توسط دولتمردان تعیین شده است از آن به عنوان حالت خاص در مدل استفاده شده و در قالب 4)برنامه 5 ساله 20سال آینده را پیش بینی کرده است . امید است با کسب اطلاعات دقیق از وضع موجود بتوان از مدل ساده ای که در آن مقاله آمده است در جهت تخمین اولیه کمبودها گام برداشت .
مدل مورد نظر برای پیش بینی وضع مسکن در 20 سال آینده به طریقی طرح شده است که همه عوامل موثر در ان را بتوان به صورت پارامتری تغییر داد و اثر هریک را بر مدل سنجید در این مدل عومل نیاز به واحد مسکونی ایناهایند .
1-تقاضای ناشی از رشد جمعیت که در مدل به عنوان خطی افزایش می یابد
2-تقاضای ناشی از استهلاک ساختمانهای کنونی که در مدل به عنوان خطی کاهش می یابد
3-تقاضای ناشی از کمبودهای کنونی که در صورت عدم تهیه مسکن همچنان باقی خواهد بود
برای آگاهی بیشتر عوامل تشکیل دهنده مدل را به طور مجزا بررسی می کنیم .