در شرایط نزدیک به حالت اشباع1 و یا اشباع2 تقاطع، رابطه تعیین چرخه بهینه وبستر3، غیرقابل استفاده میشود، زیرا اولاً این رابطه زمانی که مجموع نسبت بحرانی4 تقاطع به یک نزدیک میشود، مقادیر غیرقابل توجیه برای طول چرخه میدهد و ثانیاً اگر مجموع نسبت بحرانی تقاطع، یک و یا بزرگتر از آن شود، رابطه وبستر به طورکلی غیرقابل استفاده می گردد. روش HCM2000 این مشکل را ندارد؛ اما تعیین زمان چرخه بهینه در این روش رابطه مشخصی ندارد و برپایه سعی و خطا استوار است تا زمانی که تأخیر5 تقاطع کمینه گردد. درضمن روش HCM2000 به پارامترهای ورودی بیشتری نیازمند است که این روش را برای زمانبندی تقاطع بسیار وقتگیر و پرهزینه کرده است. در این مقاله سعی شده است که رابطه تعیین چرخه بهینه وبستر برای چند شکل کلی معمول تقاطع ازنظر هندسی و فازبندی6، با استفاده از مدل سازی، بازسازی و اصلاح شود؛ به نحوی که روابط جدید مشکلات ذکرشده در فوق مربوط به رابطه وبستر را نداشته باشند.
زاده, علی بابائی, & مهرآذین, هاشم. (1387). روابط جدید زمان چرخه بهینه برای تقاطعهای پیشزمانبندی شده مستقل با تغییر رابطه وبستر براساس روش HCM 2000. نشریه دانشکده فنی, 42(4), -.
MLA
علی بابائی زاده; هاشم مهرآذین. "روابط جدید زمان چرخه بهینه برای تقاطعهای پیشزمانبندی شده مستقل با تغییر رابطه وبستر براساس روش HCM 2000", نشریه دانشکده فنی, 42, 4, 1387, -.
HARVARD
زاده, علی بابائی, مهرآذین, هاشم. (1387). 'روابط جدید زمان چرخه بهینه برای تقاطعهای پیشزمانبندی شده مستقل با تغییر رابطه وبستر براساس روش HCM 2000', نشریه دانشکده فنی, 42(4), pp. -.
VANCOUVER
زاده, علی بابائی, مهرآذین, هاشم. روابط جدید زمان چرخه بهینه برای تقاطعهای پیشزمانبندی شده مستقل با تغییر رابطه وبستر براساس روش HCM 2000. نشریه دانشکده فنی, 1387; 42(4): -.