دانشکده فنینشریه دانشکده فنی0803-102634420010219-مهندسی شبکه های عصبی توسط اتوماتانهای یادگیر:
تعیین اندازه مطلوب برای شبکه های عصبی سه لایه15244FAمحمدرضامیبدیحمیدبیگیJournal Article19700101The goal of neural network engineering (NNE) is to study the advantages and disadvantages of neural networks and also providing methods to increase their performance. One of the problems in NNE is determination of optimal topology of neural networks for solving a given problem. There is no method to determine the optimal topology of multi-layer neural networks for a given problem. Usually, the designer selects a
topology for neural networks and then trains it. The selected topology remains fixed during the training period. The performance of neural network depends on its size(number of hidden layers and hidden units). Determination of the optimal topology of neural network is an intractable problem. Therefore, most of
algorithms for determination of the
topology of neural ne1twork are
approximate algorithms. These algorithms
could be classified into five main groups: pruning algorithms, constructive algorithms, hybrid algorithms, evolutionary algorithms, and learning automata based algorithms. The only learning automata(LA) based algorithms, called survival algorithm, has been proposed by Beigy and Meybodi. This algorithm uses an object migrating learning automata and error backpropagation (BP) algorithm and determines the number of hidden units of
three layers neural networks, as training proceeds. In this paper, we propose three
algorithms which are based on LA and BP. These algorithms determine a near optimal topology with low time complexity and high generalization capability for a given training set. These algorithms: have two parts: determination of number of hidden units and determination of the number of
hidden weights. One of the proposed algorithms uses the survival algorithm to determine the number of hidden units. A new algorithm based on LA is proposed to determine the number of hidden weights. This algorithm deletes weights with small effect, which leads to lower time complexity and higher generalization rate. Two other algorithms do not omit the hidden units explicitly; a hidden unit is omitted when all its input weights are deleted. Most of the reported algorithms in the literature for determination of topology of neural networks use hill-climbing method and may stuck at local minima.
The proposed algorithms use global search
method which results in increasing the probability of escaping from local minima. The proposed algorithms have been tested on several problems such as: recognition of Farsi and English digits. Simulation results show that the produced networks have good performance. The proposed algorithms are compared with Karnin pruning algorithm.هدف از مهندسی شبکه های عصبی بررسی معایب و مزایای شبکه های عصبی مصنوعی و ارایه روشهایی برای بهبود کارایی آنهاست. یکی از موضوعات مورد بحث در مهندسی شبکه های عصبی چند لایه، یافتن ساختار مناسب(نزدیک به بهینه) برای حل مسئله می باشد. معیار و نحوه انتخاب اندازه شبکه عصبی برای یک مسئله خاص هنوز شناخته شده نیست. در روشهای کلاسیک،طراح شبکه در ابتدای آموزش ساختاری را برای شبکه تعیین و سپس شبکه را آموزش میدهد و ساختار تعیین شده در حین آموزش ثابت نگاه داشته میشود. تعیین اندازه شبکه عصبی (تعدادواحدها و لایه های مخفی) تأثیر عمده ای بر روی کارایی شبکه های عصبی خواهد داشت. طراحی یک شبکه با ساختار بهینه یک مسئله ذاتاً مشکل است. بهمین جهت بیشتر الگوریتم های ارایه شده برای تعیین ساختار شبکه های عصبی ، الگوریتم های تقریبی هستند. این الگوریتم ها را میتوان به پنج گروه عمده الگوریتم های هرس، الگوریتم های سازنده،الگوریتم های ترکیبی،الگوریتم های تکاملی و الگوریتم های براساس اتوماتانهای یادگیر تقسیم کرد. تنها الگوریتم گزارش شده براساس اتوماتان یادگیر ،الگوریتم بقا نام دارد که توسط بیگی و میبدی ارایه گردیده است. این الگوریتم از یک اتوماتان یادگیر مهاجرت اشیا(بعنوان یک ابزار جستجوی عمومی) و الگوریتم یادگیری انتشار خطا به عقب استفاده میکند و در ضمن آموزش ،تعداد واحدهای مخفی یک شبکه سه لایه را تعیین مینماید. در این مقاله سه الگوریتم براساس اتوماتانهای یادگیر مهاجرت اشیا و الگوریتم یادگیری انتشار خطا به عقب ارایه شده است که ساختار مناسب شبکه عصبی سه لایه(ساختاری که دارای اندازه کوچک،پیچیدگی آموزش کم و قدرت تعمیم بالا باشد) را برای یک مجموعه از الگوهای آموزشی تعیین مینماید. اغلب روشهای گزارش شده برای تعیین ساختار شبکه از الگوریتم های کوهنوردی استفاده میکنند و مشکل گرفتاری در حداقل محلی را دارند. در روش پیشنهادی در این مقاله بدلیل استفاده از روشهای جستجوی عمومی، امکان گرفتاری در حداقل های محلی فضای ساختارها کاهش می یابد. الگوریتم های ارایه شده روی مسائل متنوعی از جمله شناسایی اعداد فارسی و شناسایی اعداد انگلیسی آزمایش شده اند. از طریق شبیه سازی نشان داده شده است که شبکه های تولید شده توسط الگوریتم های پیشنهادی دارای کارایی بالایی هستند. همچنین الگوریتم های پیشنهادی با الگوریتم هرس کارنین مقایسه گردیده است. نتایج الگوریتم های پیشنهادی هم از لحاظ ساختار تولید شده،هم از نظر زمان مورد نیاز برای تعیین ساختار شبکه عصبی،بسیار بهتر از الگوریتم هرس کارنین عمل کرده اند.دانشکده فنینشریه دانشکده فنی0803-102634420010219-مطالعه اثر آبشکنها بر الگوی امواج و جریانات دریایی در کرانه سواحل به
کمک مدلسازی آزمایشگاهی15245FAپیمانبدیعیJournal Article19700101In this paper the effects of grains on near shore hydrodynamic processes are studied by applying physical models. The experiments were conducted in a wave basin with fixed bed. Both regular and irregular waves were used in the tests. Wave induced currents were measured using bi-directional electromagnetic current meters and waves heights were measured using capacitance wave height meters. Twelve tests were conducted on straight beach with no grains and a single grain. The wave height and current patterns are discussed. The significance of wave-current interaction in the near shore region was shown in the results of
the experiments, especially in the presence of grains. The data provided by
this series of tests could be applied to the calibration and verification of two and three dimensional numerical models.در این مقاله اثر آبشکنها بر فرایندهای هیدرودینامیک در منطقه کرانه ای ساحل با استفاده از مدلهای فیزیکی مورد مطالعه قرار گرفته است. آزمایشات مربوطه درحوضچه امواج و روی یک مدل با بستر ثابت انجام گردیده است. امواج منظم و نامنظم در آزمایشات مورد استفاده قرار گرفته اند. جریانات دریایی ناشی از امواج به کمک سرعت سنجهای الکترومغناطیسی دو جهته اندازه گیری شده اند و ارتفاع امواج توسط سطح سنجهای خازنی ثبت گردیده اند. در مجموع 12 آزمایش روی ساحل مستقیم(بدون حضور آبشکنها) و ساحلی که یک آبشکن منفرد در آن احداث شده بود انجام گردید. الگوهای امواج و جریانات ناشی از امواج و اثر یک آبشکن منفرد در تغییر این الگوها در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است. یکی از دستاوردهای این مطالعه نشان دادن اهمیت فرآیند اندرکنش موج – جریان در تغییر و اصلاح الگوهای امواج و جریانات ناشی از امواج میباشد. نتایج حاصل از این آزمایشات میتوانند در واسنجی و تصدیق مدلهای ریاضی دو و سه بعدی هیدرودینامیک منطقه کرانه ای سواحل مورد استفاده قرار گیرند.دانشکده فنینشریه دانشکده فنی0803-102634420010219-پیش بینی کیفیت رواناب شهری: بررسی روشها وارائه مدل منتخب15246FAامیرتائبیمجیدوشتانیJournal Article19700101مدلسازی، ابزار مهم و مؤثری برای مدیریت کیفیت رواناب شهری میباشد. مدلهای کیفیت رواناب شهری را میتوان برای اهداف مختلفی از قبیل پیش بینی کیفیت، ارزیابی میزان اثرات گزینه های مختلف کنترل کننده آلودگی واعمال بهترین شیوه های مدیریتی بکار برد. اهداف این تحقیق اولاً مطالعه روشها و مدلهای پیش بینی کیفیت رواناب شهری ثانیاً بررسی قابلیت استفاده از این مدلها در شهرهای ایران و در نهایت ارائه مدل منتخب می باشند.
روشهای مدلسازی کیفیت رواناب شهری را فرمولهای ساده ریاضی تا مدلهای جامع کیفیت-کمیت رایانه ای تشکیل میدهند که شامل روش غلظت ثابت یا بارگذاری واحد، روش آماری،معادلات رگرسیون،منحنی های سنجش،معادلات تشکیل و شستشوی آلاینده ها و مدل های جامع رایانه ای می باشند. از بررسی روشهای مختلف نتیجه گیری میشود که برای مدلسازی کیفیت رواناب شهری در ایران، منطقی تر آن است که بخاطر نبودن داده ها، در ابتدا از ساده ترین مدل استفاده شود و به مرور زمان با تکمیل داده ها ونیز با کسب تجربیات لازم نسبت به انتخاب مدلهای پیچیده تر همچون مدلهای جامع رایانه ای اقدام شود. در این تحقیق به عنوان یک مطالعه موردی، کاربرد روشهای مورد بحث در حوضه سی و سه پل اصفهان بررسی و مدل مناسب برای پیش بینی کیفیت رواناب آن ارائه گردیده است.دانشکده فنینشریه دانشکده فنی0803-102634420010219-بررسی اثر شکستن ذرات بر رفتار مکانیکی مجموعه
ذرات دو بعدی و تیز گوشه15247FAعلی اصغرمیرقاسمیسید رضا موسوینیکاحمدرضا محبوبیاردکانیJournal Article19700101Using OEM (Discrete Element Method), a model is presented for simulation of breakage of two-dimensional polygon-shaped particles. In this model, shapes of the particles generated after breakage are predefined and each uniform (uncracked) particle is replaced with some smaller inter-connected sub-particles.
If the bond between these sub-particles break, breakage will happen.
With the help of this model, it is possible to study the influence of particle
breakage on internal angle of friction and deformability of granular materials. For this purpose, two series of biaxial test simulations (breakage is enabled and
disabled) are conducted on assemblies of two-dimensional polygon-shaped particles with different confining pressures and the results are compared. It was found that the
simulation results are in good agreement with observations obtained from experimental tests.با استفاده از روش المانهای مجزا(DEM) ،مدلی برای شبیه سازی شکسته شدن ذرات دو بعدی تیزگوشه ارائه شده است. در این مدل،شکل ذرات حاصل از شکست از ابتدا معلوم فرض شده و هر ذره یکپارچه با چند ذره کوچکتر به هم پیوسته جایگزین میشود.در صورت گسیخته شدن پیوند بین این ذرات، شکست رخ میدهد. با به کارگیری این مدل، آزمایش دو محوری در دو حالت شبیه سازی شده است،در یک حالت شکست ذرات غیرممکن و در حالت دیگر شکست ممکن می باشد. مقایسه نتایج شبیه سازیها در این دو حالت، امکان بررسی تأثیر شکستن ذرات بر زاویه اصطکاک داخلی و تغییر شکل پذیری مصالح دانه ای را فراهم میکند. نتایج شبیه سازیهای انجام شده با مشاهدات حاصل از آزمایشهای تجربی تشابه دارد.دانشکده فنینشریه دانشکده فنی0803-102634420010219-اثر شرایط عملیاتی ( دو رهمزن،دبی حجمی فاز سبک،دبی حجمی فاز سنگین و ماندگی) بر روی راندمان و ضرایب کلی حجمی انتقال جرم در استخراج کننده میکسر- ستلر15248FAحسینبهمنیارمحمدعلیموسویانمحمد قنادیمراغهحسینابوالقاسمیمحمدعلیسائلیJournal Article19700101در این تحقیق بمنظور تعیین راندمان و ضرایب کلی حجمی انتقال جرم آزمایشهای متعددی با یک دستگاه میکسر- ستلر( مخلوط کننده-ته نشین کننده) مجهز ده مرحله ای انجام شد. با توجه به نتایج حاصله از آزمایشها،میتوان گفت که بطور کلی افزایش دور همزن در دبی حجمی ثابت فازها،باعث افزایش راندمان جداسازی خواهد شد. علاوه بر این ،مشاهده میشود که با افزایش دور همزن ضرایب کلی حجمی انتقال جرم در ابتدا افزایش وبعد از رسیدن به یک دور خاص، کاهش می یابند. همچنین افزایش دبی حجمی فاز پراکنده(فاز سبک یا فازRaffinate) در یک دور ثابت ودر دبی حجمی ثابت فاز پیوسته، باعث کاهش راندمان جداسازی وافزایش ضرایب کلی حجمی انتقال جرم خواهد شد. از طرف دیگر ، افزایش دبی حجمی فاز پیوسته(فاز سنگینExtract) در یک دور ثابت و در دبی حجمی ثابت فاز پراکنده ، باعث افزایش راندمان جداسازی و افزایش ضرایب کلی حجمی انتقال جرم خواهد شد. همچنین مقاومت در برابر انتقال جرم در هر دو فاز قابل توجه بوده و عملاً نمیتوان از مقاومت هیچیک از فازها صرفنظر نمود. علاوه بر این ، راندمان و ضرایب کلی حجمی انتقال جرم هر مرحله با توجه به نتایج بدست آمده به ماندگی نیز بستگی دارد . نتیجه کلی و مهم بدست آمده دیگر آن است که ضرایب کلی حجمی انتقال جرم مربوط به هر مرحله در مقایسه با مراحل دیگر تفاوت چندانی ندارد و از اینرو میتوان یک ضریب کلی حجمی انتقال جرم متوسط برای تمام مراحل تعریف کرد و میتوان از این ضریب کلی حجمی متوسط در محاسبات و طراحی استفاده نمود.دانشکده فنینشریه دانشکده فنی0803-102634420010219-مطالعه تئوری وتجربی اکسیژن محلول و اکسیژن خواهی بیولوژیکی رودخانه
زاینده رود پس از تصفیه خانه جنوب اصفهان15249FAسید محمدقریشیغضنفراحسانیانJournal Article19700101In this study, the environmental condition of the Zayandehrood river was theoretically and experimentally investigated. Therefore, a dynamic mathematical model with multiple pollution sources was formulated to predict the: parameters such as BOD, DO, and temperature of water in the different locations of the river. Also, the water samples were collected from 120 kilometers of the river starting from the south Isfahan municipal wastewater
treatment plant and the BOD, DO, and
temperature of the samples were:: measured in the four seasons of the year 1377. The comparison of the obtained experimental data with the results of computer simulation revealed the extent of accuracy of the model. Using the mathematical simulation, it is possible to predict the Zayandehrood river environmental conditions in future with respect to industrial development and yearly rainfall. Thus by utilizing the model's theoretical results, one is able to make the proper decisions in order to achieve a sustainable development in the Isfahan province.در این طرح پژوهشی وضعیت زیست محیطی رودخانه زاینده رود بصورت تئوری و تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. به همین منظور یک مدل ریاضی دینامیک و پویا با قابلیت منظور نمودن بیش از یک منبع آلاینده برای محاسبه غلظت DO , BOD و درجه حرارت رودخانه در نقاط مختلف آن ارائه شده است. همچنین در چهار فصل سال 1377 اقدام به نمونه برداری از نقاط مختلف رودخانه فی مابین تصفیه خانه جنوب اصفهان و تالاب گوخونی به مسافت 120 کیلومتر و اندازه گیری درجه حرارت ،BOD و DO نمونه های آب رودخانه گردید وبا مدل ریاضی مقایسه گردید که نتایج حاصله گویای قابلیت بالای شبیه سازی رایانه ای می باشد. از مدل ریاضی تدوین شده در این طرح میتوان وضعیت زیست محیطی رودخانه زاینده رود را در آینده باعنایت به توسعه صنعتی استان و کاهش بارندگی سالیانه پیش بینی نمود که مسئولین استان قادر خواهند بود با استفاده از نتایج تئوری بدست آمده در خصوص ایجاد توسعه پایدار تصمیمات لازم را اتخاذ نمایند.دانشکده فنینشریه دانشکده فنی0803-102634420010219-بررسی تجربی اثر اندازه قطر، ارتفاع سقوط ونوسان های عمودی – افقی
قطره بر روی پدیده پیوند قطره با فصل مشترک فاز همگون15250FAمحمدعلیموسویانحسینبهمنیارپریساخدیوپارسیJournal Article19700101In order to investigate the effects of
drop size and its falling distance on dropinterface coalescence time, the so-called coalescence cell had been designed and built. The selected chemical materials were as follows: Water-Toluene, Waternormal Heptane and 60% aqueous Glycerol- Toluene. In all experiments, the oil phase was as continuous phase. Before each run, the two immiscible phases were mutually saturated by mixing and then, separated from each other. It was indicated
that, the increasing of drop diameter or
drop falling distance increases dropinterface coalescence time, separately.
These factors also cause the subsidence of
multistep coalescence phenomena in water- Toluene system, which has usually occurred severely. Added to these, the vertical or horizontal fluctuations of drop on interface, causes the delaytion of drop coalescence.دانشکده فنینشریه دانشکده فنی0803-102634420010219-بررسی علل ناپایداری ماشینکاری کاربید سیلیسیم به روش تخلیه الکتریکی15251FAرمضانعلی مهدوینژادامیرعبداللهJournal Article19700101Carbides are new ceramic materials which are growingly used as substitute for metals in modem technology. Among these, silicon carbides is more under attention. Machining of this material is very difficult due to its high hardness and resistance to wear. Among traditional
methods, grinding is the most effective one. Nonetheless, specific and expensive wheels, limits on technology parameters and shapes and low machining rate: are
still problems. Electro-discharge machining is the best nonconventional method but it shows high instability and tendency to arcing compared with
machining of steels. This paper aims to
investigate the causes and possible guidelines for instability reduction or elimination. When machining silicon carbide under different pulse-times and number of transistors, experimental results show that, arc discharges have the
highest percentage of 60 among the other
pulse types. Open circuit pulses have the least percentage of 20 and normal discharges percentage is close to open circuit value. SEM pictures show existence of pure silicon on the machined surface which can cause instability due to
its high electrical resistance. Heat
generation within silicon carbide body especially near the discharge surface, may cause development of a thin dielectric vapor layer on the ,surface which can be a
reason for a large and fast growing
plasma channel and as a result' are
formation.کاربید سیلیسیم از جمله مواد سرامیکی است که در صنایع مدرن به سرعت جایگزین مواد فلزی میشودلذا ماشینکاری آن ضرورت بیشتری پیدا کرده است. و مقاومت سایشی بالای این ماده باعث شده که از میان روشهای مختلف ماشینکاری سنتی، تنها روش سنگ زنی آن هم به وسیله چرخهای سمباده مخصوص گرانقیمت و با وجود محدودیت در انتخاب پارامترهای ماشینکاری (انتخاب شکلهای ساده قطعه کار و سرعت براده برداری پایین) میسر باشد.در میان روشهای غیرسنتی روش EDM یکی از مهمترین آنها و شاید تنها روش ماشینکاری این ماده است. با وجود این به علت وقوع پدیده ای موسوم به آرک،به هنگام ماشینکاری ناپایداری در فرایند بوجود می آید و ضمن نفوذ کربن در قطعه کار و تاثیر شدید بر کیفیت بافت سطحی ، سرعت باربرداری کاهش می یابد. این آزمایش نشان میدهد که در زمان های مختلف روشنی پالس و در شرایط تغییر تعداد ترانزیستور در مدار درصد جرقه های آرک با حدود 60% بیشترین درصد پالسها و درصد پالسهای مدار باز با کمتر از 20% کمترین درصد پالسها می باشد. در حالیکه درصد جرقه های عادی کم و نزدیک به درصد پالسهای مدار باز است. تصاویر SEM از سطح ماشینکاری شده،وجود سیلیکون خالص را نشان میدهد که به دلیل مقاوم بودن سیلیکون در مقابل جریان الکتریسیته میتواند یکی از عوامل ناپایداری فرآیند باشد. از طرف دیگر حرارت ایجاد شده در بدنه کاربید سیلیسیم به ویژه در نزدیکی سطح ماشینکاری شده میتواند باعث پیدایش لایه نازک بخار در سطح شود که این پدیده به نوبه خود میتواند سبب تشکیل کانال پلاسمای گشاد که دارای رشد سریع می باشد گردد. در نتیجه وقوع این پدیده جرقه های آرکی ایجاد میشود.
این مقاله ضمن بررسی علل ناپایداری ماشینکاری کاربید سیلیسیم به روش EDM،راه حلهایی جهت حذف و یا تعدیل آنها ارائه میکند.دانشکده فنینشریه دانشکده فنی0803-102634420010219-بررسی علل ناپایداری ماشینکاری کاربید تنگستن به روش تخلیه الکتریکی15252FAرمضانعلی مهدوینژادامیرعبداللهJournal Article19700101Tungsten carbide is one of semented carbide materials , that are known as metal carbides. Tungsten and carbon are the elements of WC, W 2C and W 5C3 that is
stable only at higher than 2535°C. Among above mentioned three combinations of Tungsten, the stability of mono Tungsten
carbide (WC) that briefly named Tungsten carbide is better, so, it is more important. The plastisity of Tungsten carbide is high and in comparision with steel its modulus
of elastisity is three times bigger. Its hardness is bigger than that of steel, even in very stream conditions, so that it doesnt's make any noticable changes at high temperature. Because of its high resistance to wear and good shockness, it is used in various kinds of carbide dies and
cutting tools. Although the machining of Tungsten carbide with conventional methods is almost successful in
comparision with machining of Silicon
carbide, but because of complexity of the shape of workpiece and high needed accuracy in machining, the conventional machining methods cannot achieve them.
Among non-conventional machining methods EDM is an especial case in machining of cemented carbides. With consideration of instability of ED
machining of Tungsten carbide process, this paper tries to give some instructions
that leads to more stable machining process. About the machining of different grades of Tungsten - carbide, open circuit pulses are more than 500/0 and Arcing are
less than 150/0 with different pulse durations. In these materials, increasing the
pulse duration, increases machining instability. In nearly all grades of
Tungsten- carbide, the size of the grains on the machined surfaces become bigger and
show the gathering much more resolidified materials. The presence of cobalt nearly on everywhere of the machined surface
patterns, may be because of resolidification
of cobalt and recombination with Tungsten or Tungsten - carbide on the surface of the workpiece. The elimination of the cobalt
and Tungsten together from arcing area,
make holes which are suitable places for carbon to remain and grow and afterwards make arcing.کامپوزیت کاربید تنگستن- کبالت از مواد بسیار مهم صنعتی است که از آن در ساخت قالبهای برشی کاربایدی و ابزارهای برشی و قطعات تحت فرسایش خطوط تولید استفاده زیادی میشود. برای ماشینکاری این ماده در میان روشهای سنتی ماشینکاری،تنها سنگ زنی پاندولی آنهم با استفاده از سنگ سمباده های مخصوص و گرانقیمت و با وجود محدودیت در انتخاب پارامترهای ماشینکاری (انتخاب شکلهای ساده قطعه کار و سرعت برداده برداری پایین )مقدور می باشد. در میان روشهای جدید ماشینکاری روش تخلیه الکتریکی بهترین آنهاست،لیکن فرآیند ماشینکاری بویژه با ماشینهای حفره ساز بسیار ناپایدار بوده و توأم با پالسهای مدار باز، اتصال کوتاه و آرک می باشد. این آزمایش نشان میدهد که ماشینکاری انواع مختلف کاربید تنگستن –کبالت،بازمانهای مختلف روشنی پالسهای مدار باز با بیش از 50% بالاترین و جرقه های آرک و شبه آرک به صورت مساوی و مقدار تقریبی کمتر از 15% پایین ترین مقادیر مختلف زمان روشنی پالس را دارا می باشند. افزایش زمان روشنی پالس ناپایداری فرآیند را در ماشینکاری انواع مختلف کاربید تنگستن –کبالت افزایش میدهد . در اثر افزایش زمان روشنی پالس،بافت سطحی تقریباً در کلیه نمونه های کاربید تنگستن-کبالت درشت تر میشود که نشانه ذوب،ملحق شدن و انجماد مجدد حجم زیادتری از ماده روی سطح قطعه کار است. وجود کبالت در تمامی نواحی بافت سطحی ماشینکاری شده نشانه انجماد مجدد کبالت بر روی سطح قطعه کار یا آلیاژ شدن آن با کاربید تنگستن یا تنگستن است. در اثر حذف کاربید تنگستن و کبالت از منطقه آرک حفره ای جهت جایگزینی و رشد کربن ایجاد شده و نتیجتاً زمینه را برای وقوع پدیده آرک فراهم می آورد . این مقاله ضمن بررسی علل ناپایداری در ماشینکاری کاربید تنگستن،پیشنهاداتی در جهت حذف و یا تعدیل آنها ارائه میکند.