دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
مقایسه نتایج تجربی و شبیه سازی اثرات شعاع لبه سنبه و ماتریس بر فرایند کشش عمیق فولاد زنگنزن 304
FA
محمد کاظم بشارتی
گیوی
bgivi4@ut.ac.ir
آرش
مشایخی
47245158
در این مقاله، اثرات تغییر شعاع سنبه و ماتریس، بر برخی پارامترهای فرایند کشش عمیق فولاد AISI 304 بررسی شده است. بدین منظور ، فرایند کشش عمیق یک فنجان استوانه ای به صورت یک مدل عددی شبیه سازی و تحلیل شده و نتایج حاصل با یک سری آزمایشات کشش عملی مقایسه گردیده است، که به روشنی نشان می دهد با افزایش شعاع لبه ماتریس، حداکثر نیروی کشش به طور پیوسته کاهش و با افزایش شعاع لبه سنبه در فرآیند کشش عمیق ، تغییر ضخامت در ناحیه شعاع سنبه کاهش یافته و موضع لاغری در این ناحیه به سمت دیواره فنجان که کار سختی بیشتری شده انتقال می یابد و بالاخره اینکه ، این مقایسه تطابق خوبی میان نتایج تجربی و شبیه سازی کامپیوتری نشان می دهد .
اجزاء محدود,سنبه,شکلدهی ورق,کشش عمیق,ماتریس,ورقگیر
https://jfe.ut.ac.ir/article_19172.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19172_da653d7246d4786f6a6c651296948851.pdf
دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
بررسی اثر ضخامت اولیه بر برگشت فنری ورق فولادی با دو انحنای اصلی به کمک روشی نوین
FA
محمد حبیبی
پارسا
mparsa@ut.ac.ir
محمد
کاظمی
37423417
محمد حسن پیش
بین
15637198
برگشت فنری یک پدیده اجتناب ناپذیر در شکل دهی ورقهای فلزی است، که در ضمن باربرداری و در نتیجهی رها شدن تنش های الاستیک محبوس شده در قطعه حاصل شده و منجر به تغییر در ابعاد قطعه نهایی می گردد. بنابراین، پیش بینی میزان برگشت فنری ورقهای فلزی بعد از فرآیند شکل دهی جهت کنترل ابعادی مسئله مهمی است. هدف این مقاله بررسی اثر ضخامت اولیه بر برگشت فنری ورقهای فلزی با دو انحنای اصلی است. حالت بررسی شده با توجه به استفاده از یک مدل سه بعدی تنش در مقایسه با تحلیل های موجود کلی تر بوده و جهت پیش بینی دقیق تر، از مدل پلاستیسیته یوشیدا (Yoshida) جهت بدست آوردن سطح تسلیم و تنش سیلان در لایه های مختلف ورق استفاده شده است. نتایج حاصل از محاسبات انجام شده بر اساس مدل پیشنهادی و آزمایشات عملی، نشاندهنده افزایش برگشت فنری با افزایش ضخامت است.
برگشت فنری,شبیه سازی,ورقهای فلزی با دو انحنای اصلی
https://jfe.ut.ac.ir/article_19173.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19173_9c32beabc7086cab92ecba081c440cd7.pdf
دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
مدلهای هیپوالاستیسیته و انتگرال پذیری آنها
FA
بیژن عباسی
خزایی
biabkh@yahoo.com
محمد حبیبی
پارسا
95482432
در این مقاله انتگرال پذیری برخی مدلهای هیپوالاستیسیته شامل مدل لگاریتمی و مدلهای جامن، گرین-نقدی و مدلهائی بر پایه اسپین حاصل از چرخش محورهای اولری و لاگرانژی و نیز مدلهای کاتر- ریولین و تروزدل با استفاده از تعیین مقدار انرژی باقیمانده در انتهای یک مسیر بسته تغییرشکل الاستیک سه بعدی به روش اجزاء محدود مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق همچنین برخی روشهای بهنگام کردن تنش برای مدلهای اولری نرخی مورد بررسی قرار گرفته و یک روش جدید برای مدلهای همگرد ارائه شده است. نتایج بدست آمده از بررسی انتگرال پذیری مدلهای هیپوالاستیسیته نشان می دهد که انرژی باقیمانده در انتهای مسیرهای بسته برای مدل لگاریتمی از سایر مدلها کمتر است. علاوه بر این نتایج بررسی روشهای بهنگام کردن تنش نشان می دهد که روش پیشنهاد شده در این تحقیق با سایر روشها قابل مقایسه است.
اجزاء محدود,انرژی باقیمانده,بهنگام کردن تنش,نرخ تنش لگاریتمی,هیپوالاستیسیته
https://jfe.ut.ac.ir/article_19174.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19174_8bafcf2d8074fdd40e33ee95addb539c.pdf
دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
مطالعه مورفولوژی فیلم اکسید تشکیل شده در شرایط ریخته گری آلیاژهای منیزیم (AZ91)
FA
علی رضا
میرک
42251794
مهدی
دیواندری
divandari@iust.ac.ir
سید محمد علی
بوترابی
63873426
در این پژوهش مورفولوژی فیلم اکسید آلیاژ منیزیم که در شرایط ریخته گری تشکیل شده اند، بررسی گردید. فیلم اکسید سطحی در اثر تلاطم سطحی هنگام ریخته گری، بر روی هم تا خورده و با حبس هوا در بین لایه های داخلی خود، موجب تشکیل فیلم های دو لایه در مذاب شده و منشاء تشکیل عیوب ریختگی از جمله مکهای گازی و حفرات انقباضی می شوند. بنابراین شناخت ویژگیها و مشخصات فیلم اکسید فلزات در پیش بینی خواص نهایی قطعات ریختگی ضروری است. در این پژوهش نمونه ها از آلیاژ منیزیم AZ91 بر اساس روش تشکیل لایه ساندویچ بین دو حباب بهم رسیده در مذاب اکسید _ فلز _ اکسید ، تهیه گردیدند. ویژگیهای فیلم اکسید سطحی از قبیل ضخامت، مورفولوژی فیلم اکسید توسط میکروسکوپ الکترونی بررسی شد. نتایج نشان داد که مورفولوژی فیلم اکسید منیزیم به صورت چین خورده و از سطحی ناهموار متشکل از فازهای گلوبالی شکل اکسید منیزیم تشکیل شده است. تحقیقات نشان داده است که مورفولوژی فیلم اکسید در آلیاژهای مختلف متفاوت است. ضخامت فیلم اکسید در آلیاژ منیزیم AZ91 در مقایسه با ضخامت فیلم اکسید در آلیاژهای آلومینیم ده ها بار بزرگتر است. ضخامت زیاد فیلم های دو لایه موجب حبس هوای بیشتر می شود. بنابراین پتانسیل تشکیل عیوب ریختگی در آلیاژهای منیزیم بیشتر است. لایه ساندویچی تشکیل شده بین دو حباب روش مناسبی برای مطاله ساختار انجماد و فیلم های اکسید جدید (تشکیل شده در زمان های کوتاه) می باشد.
آلیاژ منیزیم AZ91,فیلم اکسید جدید,لایه ساندویچ اکسید فلز اکسید,مورفولوژی
https://jfe.ut.ac.ir/article_19175.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19175_62a7a82b715ce6ae9f67fadd1d9670c3.pdf
دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
بررسی رفتار اکسیداسیون دمای بالای پوششهای سد حرارتی دولایه و مرکب (FGM) حاصل از تغییر تدریجی ترکیب شیمیایی لایه های فلز/سرامیک
FA
بهناز
سعیدی
51559599
علیرضا صبور روح
اقدم
sabour012@modares.ac.ir
علی محمد
خدامی
73315347
این تحقیق به منظور مقایسه خواص و رفتار اکسیداسیون دمای بالای دو نوع پوشش سد حرارتی انجام شد تا ویژگی های سطوح قطعات به کار رفته در دمای بالا از جمله توربین های گازی بهبود یابد. این دو نوع پوشش عبارتند از یک پوشش دولایه و یک پوشش FGM پنج لایه. لایه میانی NiCrAlY به روش جدید HVOF بر روی فلز زمینه و لایه نهایی YSZ به روش پلاسما ـ اسپری اعمال گردید. در پوشش FGM لایه های مختلط NiCrAlY+ YSZ با تغییر نسبت تغذیة پودرهای YSZ/NiCrAlY از دو افشانة جداگانه با فرایند APS اسپری شد. سپس نمونه های پوشش داده شده تحت آزمایش اکسیداسیون ایزوترمال در دمای °C950 قرار داده شدند. آنگاه به منظور بررسی رفتار اکسیداسیون این پوشش، نمودار تغییرات وزن بر حسب زمان رسم گردید. همچنین تغییرات ریزساختاری و ترکیب شیمیایی پوشش ها و اکسیدهای تشکیل شده حین آزمایش، نمونه های مورد نظر قبل و بعد از اکسیدسیون با استفاده از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی مجهز به EDS و نیز نتایج آنالیز XRD مورد مطالعه قرار گرفتند. در نهایت مشاهده گردید انهدام پوشش دولایه بعد از 1700 ساعت و انهدام پوشش مرکب بعد از 2100 ساعت رخ داد که این موضوع مبین آن است که علاوه بر اینکه پوشش FGM عملکرد بهتری نسبت به پوشش دولایه داشته، پوشش دولایه نیز به تنهایی از کیفیت بالایی برخوردار بوده است.
اکسیداسیون ایزوترمال,اکسیداسیون دمای بالا,پوشش FGM,پوششهای سد حرارتی
https://jfe.ut.ac.ir/article_19176.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19176_1c37ed2713e30fd7b233dcf9270cad32.pdf
دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
اثر عملیات حرارتی آستمپر بر خواص کششی و سختی چدنهای خاکستری آلومینیمدار
FA
احسان
شجاعی
69177413
مهدی
دیواندری
divandari@iust.ac.ir
سید محمد علی
بوترابی
63873426
در مقالة حاضر، تاثیر میزان آلومینیم و متغیرهای عملیات حرارتی آستمپر بر خواص کششی و سختی چدن خاکستری Fe-C-Si-Al بررسی شده است. به منظور بررسی تاثیر میزان آلومینیم، سه آلیاژ حاوی 1، 2 و 4 درصد وزنی آلومینیم تهیه گردید. بر روی نمونههای کشش تهیه شده از این آلیاژها عملیات حرارتی آستمپر اعمال گردید. بدین ترتیب که این نمونهها در دو دمای ?C850 و ?C900 به مدت 120 دقیقه آستنیته شده و در سه دمای آستمپر (?C275، ?C325، C?375)، به مدت زمان 1، 30، 60 و 120 دقیقه آستمپر گردیدند. استحکام و سختی نمونهها بوسیلة آزمایش کشش و سختی سنجی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمایش های انجام شده نشان میدهد که بالاترین استحکام مربوط به چدن بدون آلومینیم است. با افزودن آلومینیم تا 2 درصد وزنی استحکام نهایی کاهش یافته و افزایش بیشتر آلومینیم تا 4 درصد وزنی باعث میشود که استحکام تا حدی بهبود یابد. افزایش دمای آستنیته از ?C850 به ?C900 در آلیاژهای بدون آلومینیم و حاوی 4 درصد وزنی آلومینیم باعث افزایش استحکام و سختی میگردد در حالی که در نمونههای حاوی 1 و 2 درصد وزنی آلومینیم استحکام و سختی کاهش مییابد. نتایج آزمایش های کشش نشان میدهد که استحالة آستمپر در چدنهای بدون آلومینیم و حاوی 4 درصد وزنی آلومینیم پس از 30 دقیقه آستمپر کامل میشود. محدودة زمانی 30 تا 60 دقیقه مرحلة دوم استحالة آستمپر را در این آلیاژها تشکیل میدهد و افزایش زمان آستمپر به بیش از 60 دقیقه باعث میشود که مرحلة سوم استحالة آستمپر آغاز شود. در آلیاژهای حاوی 1 درصد وزنی آلومینیم ازدیاد طول پس از 30 دقیقه آستمپر به حداکثر مقدار خود رسیده و افزایش بیشتر زمان آستمپر میزان ازدیاد طول را کاهش میدهد. در آلیاژهای حاوی 2 درصد وزنی آلومینیم در دماهای پایین آستمپر (?C275 و ?C325) افزایش زمان آستمپر تا 120 دقیقه ازدیاد طول را افزایش میدهد. در دمای بالای آستمپر (?C375) مرحلة سوم استحاله پس از 30 دقیقه آغاز شده و ازدیاد طول کاهش مییابد.
آستمپر,آستنیت باقیمانده,آستنیته کردن,چدن خاکستری آلومینیمدار
https://jfe.ut.ac.ir/article_19177.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19177_b8bf2cf82db4796a1b05147b0fd80fe6.pdf
دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
پوششدهی اسپینل آلومینات منیزیم بر سطح گرافیت به روش سل- ژل سیترات به منظور بهبود مقاومت به اکسیداسیون و ترشوندگی گرافیت توسط آب
FA
علی
صابری
63412537
حسین
سرپولکی
hsarpoolaky@iust.ac.ir
فرهاد گلستانی
فرد
golestanifard2@iust.ac.ir
ترشوندگی ضعیف گرافیت توسط آب، عامل اصلی محدود کننده در استفاده از این ماده ارزشمند در طراحی وکاربرد جرمهای ریختنی دیرگداز میباشد. به نظر میرسد که یک پوشش اکسیدی پایدار بر روی گرافیت بتواند کاربرد را در محیطهای آبی ممکن سازد و در عین حال مقاومت به اکسیداسیون آن را نیز افزایش دهد. به همین منظور در این تحقیق برای بهبود ترشوندگی گرافیت از پوشش اسپینل آلومینات منیزیوم استفاده شده است که مقادیر مختلفی اسپینل (5/0، 1، 5/1 و 2 درصد وزنی) بر سطح ذرات گرافیت اولیه پوشش داده شد. بر این اساس ابتدا محلولی از نمکهای نیترات آلومینیوم و نیز نیترات منیزیم با نسبت مولی آلومینا به منیزیا برابر با یک تهیه گردید. سپس اسید سیتریک و آمونیاک به محلول افزوده شدند تا سل پایداری ایجاد شده سپس گرافیت وارد سل گردید. عملیات حرارتی منجر به تشکیل شبکه پلیمری(ژل گونه) شده و در نهایت با عمل کلسیناسیون، اسپینل بر سطح گرافیت تشکیل گردید. مطالعه رفتار ترشوندگی گرافیت توسط آب ونیز مقاومت به اکسیداسیون گرافیت پوشش داده شده نشان داد که پوشش نانوکریستالین اسپینلی تشکیل شده بر سطح پولکهای گرافیت، به طور قابل توجهی منجر به بهبود ترشوندگی گرافیت در محیط آب و مقاومت به اکسیداسیون گرافیت شدهاست.
اکسیداسیون,پوشش اسپینلی,ترشوندگی,سل ژل سیترات,گرافیت
https://jfe.ut.ac.ir/article_19178.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19178_4b209257322517c8a896ba5728cfbedc.pdf
دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
بررسی سنتز و استحاله فازی دی سیلیسید مولیبدن به روش آلیاژسازی مکانیکی
FA
بهروز
قاسمی
61768694
جلیل وحدتی
خاکی
jvahdati@iust.ac.ir
مسعود
گودرزی
33768233
دراین پژوهش، سنتز وتشکیل دی سیلیسید مولیبدن به روش آلیاژسازی مکانیکی ازمخلوط موازنه ای مولیبدن وسیلیسیم و نیز تبدیلات فازی در آن، بررسی شده است. با انجام آزمایش در دوحالت و با دو سرعت آسیا و مساوی بودن تمام شرایط آزمایش مثل زمان کارمکانیکی، نسبت وزنی گلوله به پودر برای هر دو حالت، وابستگی بیشتر تولید دی سیلیسید مولیبدن به انتخاب پارامترها از نقطه نظر فرکانس برخورد گلوله با ذرات پودر، ایجاد سطح تماس و حرارت دهی به ذرات پودر به استناد نتایج حاصل از XRD مشخص گردید. نتایج آنالیز حرارتی نیز تاثیر فعال سازی مکانیکی بر سرعت تشکیل و کاهش دمای تشکیل دیسیلیسیدمولیبدن را تایید نمودند. بررسی میکروسکپ الکترونی عبوری اندازه دانه دیسیلیسیدمولیبدن حاصل از نتایج XRD را تایید کرده و بررسی میکروسکپ الکترونی روبشی ضمن بیان مورفولوژی و ابعاد ذرات، تشکیل دیسیلیسیدمولیبدن بر روی ذرات مولیبدن (ترجیحا") را نشان داد. همچنین مشخص شد که تولید دی سیلیسید مولیبدن ( نوع ? و یا ? ) به نحوه اعمال کارمکانیکی و انتخاب پارامترها بستگی دارد. به طوری که اگر شدت کارمکانیکی بالا باشد و یا انتخاب پارامترها بنحوی باشد که در نهایت گرمای بیشتری در محفظه آسیا تولید گردد، نوع ? به تنهایی و یا به همراه ? ( که از انرژی اکتیواسیون کمتری نسبت به ? برخوردار است ) تشکیل می گردد. در سایر شرایط و آسیاکاری با شدت پایین تر معمولا" در زمان های اولیه کارمکانیکی نوع ? تشکیل می شود و با ادامه کارمکانیکی و به محض رسیدن اندازه کریستالیت نوع ? به مقداری در حدود 12 نانومتر، آن نیز به نوع پایدار در درجه حرارت محیط یعنی ?تبدیل می گردد.
آلیاژ سازی مکانیکی,ترکیب بین فلزی,دی سیلیسید مولیبدن سنتز
https://jfe.ut.ac.ir/article_19179.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19179_017cca7d1dfd774e4820bebdef13f22a.pdf
دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
دگرگونیهای فازی و ریزساختارهای ناشی از آنها در آلیاژ Ti-47Al-2Cr
FA
حسن قاسمی
ارمکی
72119377
سعید حشمتی
منش
61515622
حمیدرضا
جعفریان
hamidreza.jafarian@ams.eng.osaka-u.ac.jp
محمود نیلی
احمدآبادی
nili2@ut.ac.ir
در این مقاله تغییر حالتهای فازی در یک آلیاژ بین فلزی بر پایه ?-TiAl حاوی کروم مورد مطالعه قرار گرفته است. عملیات حرارتی نمونههای این آلیاژ در بالای دمای T? و تبرید بعدی آنها با سرعتهای مختلف، منتج به طیفی از ریزساختارها شد که با مطالعه و شناسایی آنها به کمک روشهای میکروسکوپی و تفرق اشعه ایکس، نمودار شماتیک CCT این آلیاژ ترسیم گردید. سپس نمونهای از این آلیاژ با ریزساختارگاما تودهای (massive) مورد عملیات حرارتی دورهای با هدف ریز دانه نمودن ساختار قرار گرفت. در طی عملیات حرارتی دورهای، تجزیه تدریجی فاز گاما منجر به تشکیل محصولاتی با ساختار ویدمانشتاتن گردید. روند تغییرات ساختاری در طول این عملیات حرارتی و چگونگی تشکیل ساختار ویدمانشتاتن با توجه به خصوصیات بلوری فاز مادر نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
آلیاژ بین فلزی TiAl,تغییر حالتهای فازی,عملیات حرارتی
https://jfe.ut.ac.ir/article_19180.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19180_a7ee5b76f4691f5ae8a361b51d95d1a7.pdf
دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
بررسی تاثیر ارتعاش، جوانهزایی و بهسازی بر ساختار و خواص مکانیکی آلیاژ آلومینیوم A380
FA
حسین
یداللهتبار
67419672
حسن
ثقفیان
24976575
محمود
شهبازی
41411947
سعید
شبستری
shabestari@iust.ac.ir
در این پژوهش، تاثیر اعمال ارتعاش مکانیکی در حین انجماد با فرآیندهای متداول جوانهزایی و بهسازی در حالت ریختهگری استاتیک، بر ویژگیهای ریزساختاری، فیزیکی و مکانیکی آلیاژ آلومینیوم A380 نظیر اندازه دانه، فاصله بین بازوهای دندریتی، چگالی، استحکام تسلیم، استحکام کششی نهایی، درصد ازدیاد طول نسبی و سختی مورد بررسی قرار گرفتهاست. پس از انجام مطالعات اولیه، نمونههایی در دو شرایط ریختهگری استاتیک و دینامیک (فرکانس Hz60 و دامنه mm2) و در هر حالت، بهمراه جوانهزا، بهساز و نیز بدون مواد افزودنی ریختهگری شدند. پس از انجام آزمایشهای مربوطه، میزان استحکام کششی نهایی، تسلیم و درصد ازدیاد طول نسبی نمونه ریختهشده در فرکانس Hz60 نسبت به نمونههای جوانهزایی و بهسازی شده در شرایط ریختهگری استاتیک به ترتیب %27، %29 و %64 افزایش یافته و اندازه متوسط فاصله بین بازوهای ثانویه دندریتهای آن نیز %56 کاهش یافتهاست. اثرات مضاعف مشاهدهشده در اثر اعمال ارتعاش بر خواص فیزیکی و مکانیکی نمونهها، بسیار فراتر از فرآیندهای متداول سنتی جوانهزایی و بهسازی بوده، بگونهایکه اعمال ارتعاش علاوه بر کاهش کلی اندازه دانه، پتانسیل زیادی را برای کاهش حفرات و تخلخل از طریق شدت بخشیدن به پدیده تغذیه جرمی فراهمآورده و سبب ایجاد ریزساختاری همگن با خواص مکانیکی بالاتر شدهاست.
ارتعاش مکانیکی,بهسازی,جوانهزایی,خواص مکانیکی,ریزدانگی,فاصله بین بازوهای دندریتی
https://jfe.ut.ac.ir/article_19181.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19181_65de6ca4370b7694820274ad25943444.pdf
دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
اثر دمای تابکاری بر استحکام اتصال و ریزساختار فصل مشترک ورقهای مس / نقره
FA
علی
حقیری
69215972
مصطفی
کتابچی
ketabchi@aut.ac.ir
نادر
پروین
34975726
ورق های مس / نقره به وسیله نورد سرد تولید و سپس در دمای 250 الی 800 درجه سانتی گراد تابکاری شدند. استحکام فصل مشترک به وسیله آزمون خمش و آزمون لایه کنی (Peel Test) مورد مطالعه قرار گرفت. سپس مقاومت الکتریکی, ریزسختی و ریزساختار در نواحی فصل مشترک بررسی گردیدند. مقاومت الکتریکی و استحکام اتصال به پارامترهائی از جمله دمای تابکاری و نفوذ اتمها بستگی دارد. مشاهده شد که عملیات تابکاری بالای 600 درجه سانتی گراد منجر به تولید فاز یوتکتیک ریزدانه در فصل مشترک و زمینه نقره ای می شود, که این امر به حرکت فصل مشترک در نتیجه فرایند نفوذ شیمیایی منجر می گردد. همچنین با افزایش ضخامت لایه یوتکتیکی در فصل مشترک, استحکام و خواص فیزیکی کاهش می یابد. همچنین دمای بهینه برای تابکاری که منجر به شکل پذیری خوب به همراه استحکام مطلوب فصل مشترک می شود نیز حاصل گردید.
جوش سرد,فصل مشترک,مس,نقره,ورقهای دوفلزی
https://jfe.ut.ac.ir/article_19182.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19182_27307f940e192f005ef7c628d7a5a6db.pdf
دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
اثر معرفهای شیمیایی بر بازیابی روی از باطله های فلوتاسیون سرب کارخانه کانه آرایی دندی
FA
امیرحسین نویدی
کاشانی
23894339
فرشته
رشچی
rashchi@ut.ac.ir
در حال حاضر در کارخانه های تولید روی کشور، باطله های ایجاد شده، دپو می گردند. این باطله ها حاوی فلزات با ارزشی می باشند که بازیابی نمی گردند. از جمله این باطله ها، باطله فلوتاسیون سرب خط 2-0 میلیمتر کارخانه دندی می باشد. این باطله حاوی حدود 18-22 % روی می باشد که به دلیل مشکلات خط فلوتاسیون روی، مورد بازیابی قرار نمی گیرد. ابتدا به منظور پی بردن به ماهیت اجزاء تشکیل دهنده باطله، آنالیز های مورد نیاز انجام شده و سپس شرایط بهینه معرف های مصرفی جهت بازیابی روی از این باطله ها در روش سولفوراسیون- فلوتاسیون در مقیاس آزمایشگاهی و با استفاده از کلکتور آمین مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله فلوتاسیون به منظور بدست آوردن شرایط بهینه، از معرفهای شیمیایی مانند سولفور کننده، متفرق کننده ها و فلوکولانت ها استفاده گردید و تاثیر این معرفها با
غلظت های متفاوت برای دستیابی به میزان بازیابی بهینه روی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج XRD، باطله مورد بررسی عمدتا دارای اسمیت زونیت، سیلیس و موسکوویت می باشد. همچنین XRF نشان داد که نمونه دارای 2/20% اکسید روی و 6/34% سیلیس بوده است. در مرحله سولفوراسیون، عامل سولفوره کننده (سدیم سولفید)، با منفی تر نمودن بار سطح، جاذبه الکتروستاتیک بین مولکول های آمین و سطح کانی را افزایش داده و درنتیجه به عنوان یک فعال کننده عمل نموده و موجب بهبود شرایط فلوتاسیون شده است. در مرحله سولفوراسیون، زمان آماده سازی اهمیت دارد زیرا با آماده سازی ذرات نمونه (عمدتا کربنات سرب یا اسمیت زونیت) در محلول سولفوره کننده و در pH لازم برای فلوتاسیون اسمیت زونیت، آنیون های هیدروسولفید (HS-) تشکیل می شوند. لذا زمان آماده سازی بهینه 5 دقیقه تعیین شد. نتایج همچنین نشان داد که در میان متفرق کننده های مورد بررسی (سدیم سیلیکات، سدیم تری پلی فسفات و سدیم هگزامتافسفات)، هگزامتافسفات موثر تر بوده و عیار و بازیابی روی در کنسانتره را به ترتیب به 4/40% و 70 % رسانده است. شایان ذکر است که معمولا از نرمه گیری برای افزایش میزان بازیابی استفاده می شود، اما با توجه به آزمایش های تجزیه سرندی برای هفت محدوده ابعادی مختلف و قرار گرفتن بیشترین مقدار روی در ذرات نرمه، این عملیات انجام نگرفت. بالاخره، فلوکولانت مورد بررسی (سوپرفلاک N-100) با اتصال ذرات به یکدیگر باعث گرفتار شدن ذرات گانگ در میان ذرات کنسانتره شده و موجبات کاهش عیار را فراهم نمود.
بازیابی روی,باطله,سرب,سولفوراسیون,فلوتاسیون,متفرق کننده
https://jfe.ut.ac.ir/article_19183.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19183_c515f7581795cab4c8b589be7ea1c650.pdf
دانشکده فنی
نشریه دانشکده فنی
0803-1026
41
11
2008
02
20
تاثیر ترکیب شیمیایی بر بافت و خواص پخت سختی در فولادهای عاری از عناصر بین نشین
FA
مهدی
کریمان
94194142
فولادهای عاری از عناصر بین نشین 1(IF) به علت قابلییت شکل پذیری بسیار مناسب و خواص کششی برتر، کاربرد گسترده ای را در صنعت خودروسازی جهان به خود اختصاص داده اند. ترکیب شیمیایی و نوع عملیات ترمو مکانیکال انجام شده در این فولادها تاثیر قابل ملاحظه ای بر خواص نهایی این فولادها ایفا می کند. در این پژوهش به بررسی تاثیر ترکیب شیمیایی بر بافت، خواص ناهمسانگردی و خواص پخت سختی 2(BH) در این فولادها پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که حضور عنصر ضعیف کاربونیترید ساز وانادیم در مجاورت یک عنصر قوی مانند تیتانیم می تواند سبب تضعیف بافت نهایی و متعاقب آن تضعیف خواص کششی گردد. حضور وانادیم در مقادیر بیشتر نیز
می تواند سبب تشکیل بافت های ناشناخته که تضعیف کننده خواص کششی هستند شود. همچنین نتایج نشان می دهد که یک مقدار بحرانی برای درصد وانادیم وجود دارد که چنانچه درصد این عنصر از آن مقدار بحرانی بیشتر گردد، سبب ارتقا خواص پخت سختی می شود.
پخت سختی
https://jfe.ut.ac.ir/article_19184.html
https://jfe.ut.ac.ir/article_19184_a24fd08b7393189a0795b67a00d562a8.pdf